Categories: شعر

یادم باشد

یادم باشد
اگر بار دیگر ,
در بهشت
همزاد یکدگر شدیم
این بار
من وسوسه شوم
من سیب را از شاخه بچینم
و من تو را ,
بخوانم
تا با هم
این میوه ی ممنوع را ,
شراب وجودمان سازیم
شاید
شاید این بار ,
وقتی به زمین هبوط کردیم
فرزندان مان ,
دشمن هم نگردند
قابیل قاتل نشود
و هابیل مقتول …

شاید این بار ,
هابیل و قابیل
دست در دست هم بگذارند
فارغ از کینه
فارغ از نفرت
تا عشق را
تا صلح را
در تمام جهان هلهله کنند

یادم باشد
یادم باشد …

اکبر درویش . 7 خرداد سال 1393

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago