یاران ,همدردم نبوده اید !با لبانتان همدردم مشویدچه ,گفتارهای لب زدوده شوندگفتارهای قلب اما ماندگار شوند..
چونان پیاله ی شراب باشیدکه پای برجای و محکم استاده استبرونه اش به راستی از رس قیراندودو درونه اش سرشار از شراب خوشبوست .
سوره ای دیگر .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…
یکنفر باید باشه یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…
بهار آمد چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…
صدای تو خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…
شرقی غمگین من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…
استفراغ ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…