مگر چه خواسته ام ؟ دل ، در گرو کدام رویاست شب و روز خواب ندارد بی تاب است…
برادر نمی خواهم برادر نمی خواهم ! برادر ؟ نه ! برادر نمی خواهم وقتی برادری…
مرغ سحر ناله سر کن مرغ سحر ، با صدای بلند تا صبح ناله کرد اما ناله ی او…
من فرزند ایرانم ! من فرزند ایرانم این سرای امید که افسوس گرد ناامیدی را کنون بر خاک…
و صدایی که در بند ماند جاودانه شد ! سبز بود شاداب چون درختی تنومند در سرزمین عشق !…
به انتظار کدام معجزه ؟ روزهای سکون یاس نا امیدی و امید های کوچکی ، که گاهی می لرزاند…
پیام آور شده ام کتاب من ، عشق سوره اش ، دوست داشتن آیه اش ، مهربانی ... باورم…