در من ,عصیان به پا کرده ایو قلبم را هی می کنیتا برآشوبمتا دوباره به شعف آیمو قلبم به لرزه…
آغوشم هم اندازه ی توستساکن خانه ی آغوش من شوتا این دنیای بی در و پیکربه اندازه ی من و تو…
ما را " بیان " کنپیامی به روزنامه " بیان "که نیامده خیلی زود رفتدر " بیان " تو ,عشق…
من آزادممن در وسعت این قفس ,که مرا به اسارت گرفته است ,آزادممن هیچگاه چون اکنونآزاد نبوده اممن آزادمکه خود…