شعر

چه روزگار تلخی !؟

چه روزگار تلخی !؟ چه روزگار تلخی ننگ بر این روزهای شوم یک تن را همدرد نمی یابی یک نفر…

4 سال ago

ای آزادی

ای آزادی در این شب سیاه و تار که حتی ماه ، بغ کرده کنون ، تو را ، لبیک…

4 سال ago

برخیز و کاری کن !

برخیز و کاری کن ! خروس نیست که می خواند صدای جغد می آید اما به انتظار صبح منشین برخیز…

4 سال ago

عاشقانه

عاشقانه بوی دریا می آید وه چه زیبا می آید ! عشق را آموخته ام تجربه کرده ام و تو…

4 سال ago

اتفاق

اتفاق   اتفاقی افتاد اتفاق ؟ افتاده بود می افتاد اتفاقی ، افتاد اتفاق را می گویم اتفاقا ، پیش…

4 سال ago

سلام ای میلاد

سلام ای میلاد سلام ای روز میلاد که چه کنم ها و چه نکنم ها را در این دنیا به…

4 سال ago

سفر میلاد

سفر میلاد   روزگارانی که تاریکی بر آن سایه انداخته است در هجوم بیداد با جسدهای مصلوب انباشته در کف…

4 سال ago

آیا ما خود مسیحایی دیگر نیستیم !

  آیا ما خود مسیحایی دیگر نیستیم !   انسان دردمند امروز ، تشنه ی مسیحایی دیگر است نجات بخشی…

4 سال ago

آواز نیچه !!

آواز نیچه !! . به سوگ بنشینیم به سوگ بنشینیم خدا مرده است و ما باید ، شاهد این مرگ…

4 سال ago

مکاشفه

مکاشفه ( از مجموعه شعرهای انجیل به روایت من ) چون عیسی ، از نزد یحیی برگشت پیش حواریون باز…

4 سال ago