شعر

در هجوم طاعون

  در هجوم طاعون   استمنای مغزهای زنگ زده در هجوم طاعون و فصل های همه مطرود ... درختان ایستاده…

5 سال ago

چه روزگاری شد !؟

چه روزگاری شد !؟ کارستان های ما بی کار ماند بی تدبیر بی سود و ثمر و بارستان های ما…

5 سال ago

چقدر لوث شده است

چقدر لوث شده !       عشق را می گویم که چقدر لوث شده است و دوست داشتن مفهوم…

5 سال ago

در افول

در افول   باکره گی ، رویای نابی بود که به افول پیوست گزمه ها ، شهر را ، به…

5 سال ago

نقش زنده ها را بازی می کنیم !

نقش زنده ها را بازی می کنیم !   مرده ایم اما چه زیبا ، نقش زنده ها را بازی…

5 سال ago

مسیح هر روز مصلوب

مسیح هر روز مصلوب   مسیح شده ام مسیح هر روز مصلوب که به جرم دوست داشتن ، صلیب این…

5 سال ago

انسانی که نقش مترسک را بازی می کند

انسانی که نقش مترسک را بازی می کند   به هم ریخته خسته از هم پاشیده تکیده این جغرافیای روحم…

5 سال ago

برهنه شو !

برهنه شو !   برهنه شو در آغوش من این بستر شعرهای ناگفته این خانه ی سکوت های ممتد این…

5 سال ago

آی آدم ها

آی آدم ها   کشتی سوراخ شده پاروهای شکسته بادبان های افتاده در میان گرداب ...   آی آدم ها…

5 سال ago

می رقصید !!

می رقصید !!   می رقصید یکسره می رقصید صبح تا شب می رقصید شب تا صبح می رقصید هفته…

5 سال ago