شعر

بی هیچ نشانی و بی هیچ سنگی !

بی هیچ نشانی و بی هیچ سنگی !   صدای غار غار کلاغ ها به گوش می رسید هر چه…

5 سال ago

اولین سنگ !

اولین سنگ !   و چون صبح شد ، عیسی از کوه زیتون ، به نزد یارانش برگشت در آن…

5 سال ago

و از جمعیت دور شد !

و از جمعیت دور شد !   نشسته بود نگاهش بر زمین غرق در تفکر با ترکه ی نازک در…

5 سال ago

دیوانه می شوم

دیوانه می شوم   دیوانه می شوم وقتی که سنگ ها روی هم ، بند نمی شوند و دیوار می…

5 سال ago

و حتی شیطان !!

و حتی شیطان !!   در بهشت ، باعث بیرون راندن من شد تا در زمین درمان من شود سیب…

5 سال ago

چون ” ژور دانو “

چون  ژور دانو   می پرسم ؛ آیا اگر دوران انگیزاسیون بود قرون وسطی و تفتیش عقاید ... چون آبای…

5 سال ago

اشتباه پشت اشتباه !!

اشتباه پشت اشتباه !!   عریانی یک خاطره ... روزهای خوبی که می خواستیم خوبتر شود اما بدتر شد !…

5 سال ago

عاشقانه

عاشقانه   عشق را ، نه اول است نه آخر همیشه با من باش !   اکبر درویش . اسفند…

5 سال ago

بزرگ بود !

بزرگ بود !   بزرگ بود و بزرگی ، در برابرش ، کوچک از کدامین تبار ؟ چه فرق می…

5 سال ago

نجات دهنده !!

  نجات دهنده !!   نشسته روی شن ها کنار دریا زیر خورشید و آن سو تر ، جنگل جنگل…

5 سال ago