کوتاه گویی

غمگنانه

غمگنانه   از همان دست که دادم از همان دست ، نگرفتم گل دادم اما تیغه های خنجر به سویم…

6 سال ago

غمگنانه

غمگنانه   فرار می کنیم رو به سوی کدام هنجار ... کدام چراغ روشن بود اما شکست ؟ رویت ماه…

6 سال ago

غمگنانه

غمگنانه   امیدهای به یاس نشسته آرزوهای بر باد رفته و رویاهای ناتمام ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد !!…

6 سال ago

غمگنانه

غمگنانه   درد می کشم زندگی نمی کنم این سال های رنح را با حکم مرگ من تمام کنید !…

6 سال ago

کلام شده ام

کلام شده ام   نشد نان باشم شکم های گرسنه را کلام شده ام لب های بسته را و این…

6 سال ago

ای شعر …

ای شعر   صداترین صدای من باش ای شعر ! دیار من ، همه گوش خواهند شد بلند بخوان باز…

6 سال ago

غمگنانه !!

غمگنانه !!   از همان دست که دادم از همان دست نگرفتم گل دادم اما تیغه های خنجر به سویم…

6 سال ago

تمامم می کند تمام تو

 تمامم می کند تمام تو   ای عشق تمامم می کند تمام تو ...!!   اکبر درویش آبان ماه سال…

6 سال ago

چه دوران غمگنانه ای !!

چه دوران غمگنانه ای !!   در جستجوی وصل شدن به فصل شدن رسیدیم چه دوران غمگنانه ای !!  …

6 سال ago

هزاران سال تاریکی !!

هزاران سال تاریکی !!   آرزو کردم یک بار خورشید را و هزاران سال خانه نشین شدم تاریکی را ...…

6 سال ago