کوتاه گویی

جان من !!

جان من   گفتمش : جان منی جان من ، با جان من در سفری از چه رو ، از…

9 سال ago

تا ذره ذره مردن را تجربه کنم

تا ذره ذره مردن را تجربه کنم   ای مرگ ، هر بار که به سراغ من آمدی خود را…

9 سال ago

کاش می دانستم

کاش می دانستم   کاش می دانستم کجا مرا پیاده می کند این کهنه قطار زندگی !!   اکبر درویش…

9 سال ago

دریغ !!

دریغ   دریغا از یک دم گرم دریغ !!   جز سکوتی تلخ ، هیچ در انتظار من نیست !…

9 سال ago

محکوم

محکوم   شصت و پنج دویست و هفتاد و هشت صادره از بخش دو تهران محکوم به زندگی ، در…

9 سال ago

بر من ببخشایید

بر من ببخشایید   بر من ببخشایید من ناتمام بودم تمام نمی شوم ناتمام می میرم !   اکبر درویش…

9 سال ago

یادگاری !

یادگاری   دروغ هایش را ، یادگاری نگه داشتم تا وقتی برگشت ، خودش شرمنده شود و ، ... برود…

9 سال ago

آی عشق

آی عشق   تو جز کشتن کار دیگری آیا بلد نیستی ؟ آی عشق هر روز مرا می کشی و…

9 سال ago

بگذار در تو باشم

بگذار در تو باشم   دنیای مرا ، زیبا ساخته ای بگذار در تو باشم می خواهم خوشبختی را باور…

9 سال ago

خورشید می شوم

خورشید می شوم   تمام کن ناتمام مرا خورشید می شوم روز تو را ، روشن می کنم !  …

9 سال ago