تا ذره ذره مردن را تجربه کنم ای مرگ ، هر بار که به سراغ من آمدی خود را…
کاش می دانستم کاش می دانستم کجا مرا پیاده می کند این کهنه قطار زندگی !! اکبر درویش…
بر من ببخشایید بر من ببخشایید من ناتمام بودم تمام نمی شوم ناتمام می میرم ! اکبر درویش…
یادگاری دروغ هایش را ، یادگاری نگه داشتم تا وقتی برگشت ، خودش شرمنده شود و ، ... برود…
بگذار در تو باشم دنیای مرا ، زیبا ساخته ای بگذار در تو باشم می خواهم خوشبختی را باور…