آرامش قبل از طوفان من ارامم آن چنان آرام انگار هنوز سنگی را ، پسری بازیگوش در برکه…
اولین خیانت من گفتم اما تو نگفتی اولین خیانت ، از همین جا آغاز شد ! اکبر درویش…
خورشید را کی زیارت می کنیم ؟ شب از سر ما گذشته است خورشید را کی زیارت خواهیم کرد…
عشق یعنی همین ! صحت اعتماد توام مرا باور کن عشق یعنی همین !! اکبر درویش . بهمن…
ماه و چاه به ماه نگاه کردیم اما ، به چاه نیندیشیدیم اینگونه شد که در چاه افتادیم…
دلت را به چه خوش کرده ای ؟ با یک گل ، بهار نمی شود دلت را به چه…
چگونه هزاران دست بی صدا مانده است !؟ یک دست ، صدا ندارد آری اما من مانده ام که…
اما صلیب عیسی را چه کسی ساخت ؟ پدر عیسی ، نجار بود صلیب می ساخت عیسی نیز ،…
چه جبر ناباورانه ای !! ساکن جهانی شدیم که در و دیوارهایش را به میل ما زنگ نزده بودند…
برادرم یهودا برادرم یهودا سر بر شانه ی من بگذار و شیون کن مرا ببخش مرا ببخش که باعث…