به چه می اندیشی ؟ به چه می اندیشیخانه ات آباد باددل تو از اندوهخالی و آزاد بادغم مخور…
با تو من می خوابم با تو من می خوابمتا لب بیداریتا تمام خواب هاتا شط هشیاریبا تو من…
جای امن من دوستت دارم ای زیبای خفته خاموش تنها حرف ناگفته دوستت دارم من مانند دریا هم…
جهان ما تو را کم داشت جهان ما تو را کم داشت تو را ای شوق آزادی تویی…
مرا رخصت چشم تو کافیه مرا رخصت چشم تو کافیه که بر هم بریزم زمین و زمان زبر…