درویش

چشم هایت

  چشم هایت   چشم هایت آن دو چشم زیبا وسوسه انگیز مرا جادو کرد ومن ، که همیشه دشمن…

2 سال ago

دوستم داشته باش

  دوستم داشته باش   دوستم داشته باش روزها ، زیباتر می شوند و شب ها ، دلنوازتر ... دوستم…

2 سال ago

سنگ و سگ

  سنگ و سگ   دردآور است سنگ ها را می بندند و سگ ها را رها می کنند در…

2 سال ago

مرا رخصت چشم تو کافیه

  مرا رخصت چشم تو کافیه   مرا رخصت چشم تو کافیه که بر هم بریزم زمین و زمان زبر…

2 سال ago

من کجا ایستاده بودم

  من کجا ایستاده بودم   من کجا ایستاده بودم که باد ، پرپرم کرد !؟ من به زیر خاک…

2 سال ago

با جسم و روحی زخمی

  با جسم و روحی زخمی   جسم مرا ، با تمام درد هایش با تمام زخم هایش یادگار مانده…

2 سال ago

آه ای سیزده سالگی

  آه ای سیزده سالگی   آه ، ای سیزده سالگی مگر نحس بودی که مرا از پرورشگاه بیرون انداختند…

2 سال ago

کاشی در کنار کاش های دیگر

  کاشی در کنار کاش های دیگر   کاش نه زمان بود و نه مکان این دو ، مفهوم خود…

2 سال ago

مرگ شاعر

  مرگ شاعر   شکستند قلمش را و بستند قفلی محکم بر دهانش ... روز بعد ، مرده بود کسی…

2 سال ago

توحید چیست

  توحید چیست   توحید چیست جز به هم پیوستن من و تو وقتی که زنجره ها ، آواز وحدت…

2 سال ago