شعر های اکبر درویش

ببخشایید بر ما !

ببخشایید بر ما ! بگذریم ما سال ها گذشته ایم اما چگونه می توان باور کرد در جا زده ایم…

5 سال ago

کفاره

کفاره کفاره ی روزه هایت بوسه ای ست داغ داغ داغ بر روی لب های من تا بهار مرا ،…

5 سال ago

سوره میلاد

سوره میلاد دست به سینه فشرد و به زانو افتاد این آخرین ماه بهار که نصیبش تابستانی بود داغ و…

5 سال ago

رقص برای باران

رقص برای باران نمی آید باران حتی یک قطره قطره قطره ... به تن کنیم زیباترین لباس های مان را…

5 سال ago

تنها شده ام !

تنها شده ام ! تنها شده ام مانند شیری پیر در میان کفتارها لاشخورها و روباه ها ... تنها شده…

5 سال ago

سکوت نمی کنم

  سکوت نمی کنم   سکوت نمی کنم وقتی که زندگی ، با کلمه آغاز می شود !   اکبر…

5 سال ago

فردا چه می شود ؟

فردا چه می شود ؟ من بسیار خوشبختم خوشبختم ... خوشبختم ... گربه ها ، در کوچه در پی تکه…

5 سال ago

خواب دریا …

خواب دریا ...   هزاران هزار ماهی رفتند و رفتند و رفتند تا به دریا رسیدند بسیار ماهی اما ،…

5 سال ago

مست شویم

مست شویم   مست بود لخت شد لخت و عور رقصید بی پروا در باد و چرخید و چرخید و…

5 سال ago

این چینی خواهد شکست ؟

این چینی خواهد شکست ؟   شوروی ، فرو پاشید و تکه تکه گی عاقبت آن شد آیا چین ،…

5 سال ago