عاشقانه

انگشت نما

  انگشت نما   به بین مولای رومی شده ام رخت از تن به در آورده ام لباس سماع بر…

2 سال ago

قند چشمات

  قند چشمات   خبر داری دلوم در بند چشماته همیشه تشنه ی لبخند چشماته فشارم افته پائین ای خدایا…

2 سال ago

اینگونه می توانی

  اینگونه می توانی   دوستت می دارم آن چنان شگفت آن چنان عظیم آن چنان عمیق آن چنان زیبا…

2 سال ago

برقص

  برقص   برقص برقص با من برقص تا روزگار نو تا صبح روشنی تا آغاز بهار گل روئیدن باغ…

2 سال ago

واجب شده است

  واجب شده است   واجب شده است جدا کردن سر از تن عاشق من ! من مرتد شده ام…

2 سال ago

بگذر

  بگذر   بی تو بودن ، مرگ است نبودن هیچ بودن حتی هیچ‌ نبودن ... با تو بودن ،…

2 سال ago

دوباره

  دوباره   حالی به حالی شدنم هر لحظه خالی شدنم از عشق تو پر شدنم نقش یه قالی شدنم…

2 سال ago

من همیشه باخته ام

  من همیشه باخته ام   من همیشه باخته ام زیرا ، خانه ی خود را ، بر روی امواج…

2 سال ago

خوابیدن من با تو

  خوابیدن من با تو   خوابیدن من با تو خوابیدن نور تا دور همبستری با یک گل هم خوابی…

2 سال ago

من به تو نزدیکم

  من به تو نزدیکم   من به تو نزدیکم به خودم اما دور لطف دیدن از توست ورنه من…

2 سال ago