به چه می اندیشی ؟ به چه می اندیشیخانه ات آباد باددل تو از اندوهخالی و آزاد بادغم مخور…
با تو من می خوابم با تو من می خوابمتا لب بیداریتا تمام خواب هاتا شط هشیاریبا تو من…
قرار دوباره . قرار دوباره کنار یه رویا میون یه احساس تو یک خواب زیبا تو یک خلوت ناب…
جای امن من دوستت دارم ای زیبای خفته خاموش تنها حرف ناگفته دوستت دارم من مانند دریا هم…
دوستم داشته باش دوستم داشته باش روزها ، زیباتر می شوند و شب ها ، دلنوازتر ... دوستم…
مرا رخصت چشم تو کافیه مرا رخصت چشم تو کافیه که بر هم بریزم زمین و زمان زبر…
کاشی در کنار کاش های دیگر کاش نه زمان بود و نه مکان این دو ، مفهوم خود…