اطلاعات تماس
ننویسندگی

آن کس که دستش به خون آلوده می شود

آن کس که دستش به خون آلوده می شود ,آیا می تواند شب دست های خونیش را بشورد و در سر سفره ی _شام بنشیند

ترانه

پر نیاز

سجده گاه اطهر من من کنون پر از نیازمای اصالت تو قبله به تو من رو به نمازمای رسول عشق ورزی ای تو مظهر نجابتای

ترانه

روز دیدار

روز دیدار من و توست روز آغاز ترانهوقت معجزه شنیدن از تو شعر عاشقانهدستاتو بذار تو دستام من می خوام تو رو بدونمتوی آغوش تو

شعر

همچنان که کویر

همچنان که کویر ,تمام قطرات باران را ,در خود جای می دهد ,و هیچ گاه اشباع نمی شود ,دل من نیز ,تمام غم های دنیا

ترانه

بخشش

تو چشات آفتاب و مهتاب آواز آشتی می خوننمثل دو یار قدیمی در کنار هم می موننواژه ی چشم تو رو هیچ شاعری که نسرودهبه

شعر

مکتوب را از نو بنویسید

مکتوب را از نو بنویسید :” آزادی ” ,در ” بی آرزوئی ” ست .مکتوب را از نو بنویسید :” عشق : ,و ” اعتقاد

شعر

شب تاریک

شب_ تاریک …شب_ تاریک…..َشب_ تاریک……….شب_ تاریک …شب_ تاریک…..َشب_ تاریک………. شب_ تاریک …شب_ تاریک…..َشب_ تاریک………. شب_ تاریک …شب_ تاریک…..َشب_ تاریک………. شب_ تاریک …شب_ تاریک…..َشب_ تاریک……….

ترانه

عمو زنجیر باف

عمو زنجیر باف ______________شعری از سال های خیلی دور با یاد فرهاد و با الهام از شعر زنده یاد احمد شاملو که همیشه نوید بامداد بود

شعر کوتاه گویی

راه را ؟؟

راه را…!!؟؟اما کدامین راه ؟من بسیار راه ها را تجربت کرده اماما جز عبثاما جز سرابکدام راه را گشوده ام !!؟؟

شعر کوتاه گویی

فاجعه

خوب ,وقتی که بد می شود ,چه فاجعه ی دهشتناکی رخ می دهد !!!