اطلاعات تماس
عشق ؟
شعر

عشق ؟

  عشق ؟   عشق ،شیرین استخوش طعمچون گیلاس های قرمزچون مزه ی نان خامه ایچون توت های رسیده ی فرحزادچون خربزه های شیرین مشهدیچون

فاصله
شعر کوتاه گویی

فاصله

  فاصله   خدا بزرگ استولی من کوچکهر چقدر سرم را بالا می برماو را نمی بینمچقدر بین ما فاصله است !!اکبر درویش . اردی

پدر من ؟
شعر

پدر من ؟

  پدر من ؟   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) امروز ، روز پدر است پدر من خداست من

کاش خدا
شعر

کاش خدا !!

کاش خدا   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد )   کاش خدا پدر داشت و پدرش معتاد بود و در

حتی یک نفر
شعر

حتی یک نفر !!

  حتی یک نفر   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد )   هزاران نفر ، برای صدهاهزار نفر ، در

کاش خدا
شعر

کاش خدا !!

  کاش خدا !!   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) کاش خدا ، مانند پسر بچه ای ، یه

هر چند کفر است
شعر

هر چند کفر است

  هر چند کفر است   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) هر چند ، مکتوب است که خدای خود

این موجود دو پا
شعر

این موجود دو پا

این موجود دو پا   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) خدا گفت : تو نمی دانی شیطان گفت :

سمفونی پیدایش
شعر

سمفونی پیدایش

  سمفونی پیدایش   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) موومان اول : سرتاسر فضای بهشت ، غم رده و

مرتد شده ام
شعر

مرتد شده ام

  مرتد شده ام   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد )   عارف بودم سر در عشق داشتم پای در