اطلاعات تماس
شاعر
شعر

شاعر

  شاعر   شاعر ،نیمی روشنگر استو نیمی دیگر عاشقشاعر ،عاشقی است که از درد مردم سخن می گویدشاعر ،جنگجو نیستآگاهی دهنده استو اسلحه اش

در خود نهان کرده ام
شعر

در خود نهان کرده ام

  در خود نهان کرده ام   با احمد شاملوگفتی :خدای را ،در پستوی خانه نهان باید کردو من نیز ،چنین کردماما دژخیمان ،در خانه

بخوان
شعر

بخوان

  بخوان   بخوانبه نام مردمبرای مردمصدایت ،بغض خاموش گلوهای زخمیصدایت ،فریاد دهان های دوخته شدهآوازهای در بطن خفه شدهصدایت ،بانک هشیاریفریاد بیداریبخوانبه نام مردمبرای

چه شد
شعر

چه شد

  چه شد از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) از من پرسید :چکار می کنی ؟گفتم :تو چکار می کنی

عشق ؟
شعر

عشق ؟

  عشق ؟   عشق ،شیرین استخوش طعمچون گیلاس های قرمزچون مزه ی نان خامه ایچون توت های رسیده ی فرحزادچون خربزه های شیرین مشهدیچون

به چه می اندیشی ؟
ترانه

به چه می اندیشی ؟

  به چه می اندیشی ؟ به چه می اندیشیخانه ات آباد باددل تو از اندوهخالی و آزاد بادغم مخور این روزهاماندنی که نیستندروزهای بهتر

خوب محبوب من
ترانه

خوب محبوب من

  خوب محبوب من   می کشم از تن تنمی کشم از دل تنتن مرا باری بودبر روی دوش منمی کشم بیرون تاروح عاشق باشمدر

چقدر زیبا می خندی
شعر

چقدر زیبا می خندی

  چقدر زیبا می خندی چقدر زیبا می خندیدیر گاهی پیش ،من هم زیبا می خندیدموقتی که کودک بودموقتی که کوچک بودم اما اکنون ،خنده

با تو من می خوابم
ترانه

با تو من می خوابم

  با تو من می خوابم با تو من می خوابمتا لب بیداریتا تمام خواب هاتا شط هشیاریبا تو من می خوابمسخت در آغوشم گیرمعجزه

فاصله
شعر کوتاه گویی

فاصله

  فاصله   خدا بزرگ استولی من کوچکهر چقدر سرم را بالا می برماو را نمی بینمچقدر بین ما فاصله است !!اکبر درویش . اردی