از تو , …می ترسماز تو که دوست داشتنت ,زیباترین عاشقانه ی من استاز تو , …می ترسماز تو که خواستنت ,عاشقانه ترین ترانه ی
تا انتهای ابدیت , خیابان های بی وسعت بی پایان ,راه …راه …راه …و نرسیدن چون سرودی بر لب …کدام دستی هم دست_ دست_ ما خواهد
لب هایم را ,دوخته انداما ,دلم هنوز ,همه فریاد است …..به صدای دلم گوش کن !! اکبر درویش . 21 اسفند سال 1391
چقدر خوبه …چقدر خوبه که باز می شه هنوز خواب نگاتو دیدیه شب هایی توی رویا نشست رنگ چشاتو دیدسپرد دل را به دست تو
به مناسبت روز زن وقتی فکر می کنم می بینم مگر زن با مرد فرقی دارد !؟ زن و مرد در کنار هم دنیا را می
به پاس عشق و ارادت به ” او “که هفتاد سال برای آزادی جنگیدبه : ” دکتر محمد مصدق “که قلبش تنها برای ” ایران
احساس این روزای من احساس پرپر شدنهانگاری این روزای سخت دشمن خونی ی منهبه هر کسی رو می کنم درد منو نمی فهمهبه بین چقدر