اطلاعات تماس

 

بریم از این جا ( ای داد ای داد )

 

اسبتو زین کن

بریم از این جا

من و تو ای همزاد

خسته و گریون

زار و پریشون

از دیار بیداد

 

ای داد ای داد

از این بیداد

رفتیم از یاد

فریاد فریاد

 

دیگه نمی شه

این جا بمونیم

با غم دیرینه

این جا نشسته

غبار کینه

میون هر سینه

 

ای داد ای داد

از این بیداد

رفتیم از یاد

فریاد فریاد

 

بگیر تو دستم

تا که بگیرم

دست تو ای همدرد

دستای گرمت

گرمی می بخشه

توی این فصل سرد

 

ای داد ای داد

از این بیداد

رفتیم از یاد

فریاد فریاد

 

کاشکی می رفتیم

من و تو با هم

توی یک شهر دور

با هم می خوندیم

از دل و از جون

چشم دشمن ها کور

 

ای داد ای داد

از این بیداد

رفتیم از یاد

فریاد فریاد

 

اسبتو زین کن

بریم از این جا

من و تو ای همزاد

بی کس و تنها

خسته ی غم ها

با دل پر فریاد

 

ای داد ای داد

از این بیداد

رفتیم از یاد

فریاد فریاد

 

اکبر درویش . سال 1365

بریم از این جا ( ای داد ای داد )
بریم از این جا ( ای داد ای داد )

 

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستان همراه و همدردصله ای ست ….

 

میان ماندن و رفتن همیشه فاصله ای ست ….باید رفت یا باید ماند ؟ نمی دانم !

 

به اشتراک بگذارید:

editor

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *