تو همه جهان منی
آن چنانم
که چنان ،
آن چنان منی
لب باز کن
بگو
بگو
تو زبان منی
نیست امیدی
به این مردم پراز کین
دل تو را می طلبد
تو ،
که جان منی
من چه ام
خود ندانم
که هستم
که نیستم
بشناسم
بخوانم
تو عیان منی
دلم
از زمین و زمان ،
به تنگ آمده است
در باز کن
بیا
تو همه جهان منی
اکبر درویش . ۲۰ شهریور ماه سال ۱۴۰۱
تو همه جهان منی . غزلگونه ای عاشقانه برای دوستان
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس