در جستجوی وحدت انسانی
می گشت
بی آن که خسته شود
جستجو می کرد
در تاریکی
با چراغی در دست …
پرسیدم
نگرانی
دلواپسی
در جستجوی چه هستی ؟
لحظه ای سکوت کرد
نگاهی با تعجب به من انداخت
نگاه عاقل اندر سفیه
و گفت :
وحدت عالم انسانی !
گفتم
نگرد
بی هوده است
گشته ایم ما
نبود
نیست
نمی شود
نخواهد شد
اما ،
او همچنان می گشت
به دلش آمده بود
که خواهد یافت
لبریز امید بود
و می دانست
که خواهد شد
روز رسیدن به وحدت عالم انسانی !
اکبر درویش .۲۰ شهریور ماه سال ۱۴۰۲
من هنوزم با شعر سکوت میکنم
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستان همراه و همدرد