دل دریائی ی خستهچرا بال و پرت بستهچرا غمگین و تنهائیاسیر رنج دنیائیچرا لبریزی از اندوهغم و دردت شده چون کوهغریب و بی کس و کارینمی بینی ز کس یاریزتنهائی دلت خونهدلت از غم می خونه : – نمی بینم یکی همدرددر این دنیای بس نامرد !!