تو چشات میخونه داری ساغر و پیمونه داری
تو به زنجیر حریمت مثه من دیوونه داری
تو لبات رنگ شرابه بوسه هات طعم گلابه
با تو بودن می دونم من دیگه قصه ای تو خوابه
کی به تو گفته می تونم بی تو من زنده بمونم
بی تو من که نمی تونم شعر زندگی بخونم
تو یه واژه ی اصیلی که هزار تا معنا داری
به تن کویری من نغمه ی بارون میاری
از حریم من چه دوری مگه توی اوج نشستی
یعنی می شه گفت تو هستی معنی تمام هستی
کی به تو گفته که می شه بی تو بازهم زندگی کرد
زندگی بی تو رائد مرگه اما مرگی پر درد
توی دستای تو خورشید تویی تفسیری ز امید
قلب من واژه ی عشقو از توی چشمای تو دید
قلب تو پر از عطوفت با تو بودن یعنی پرواز
تویی میلاد دوباره با از نو می شم آغاز
کی به تو گفته می تونم بی تو من زنده بمونم
بی تو من که نمی تونم شعر زندگی بخونم
می شه با خنده های تو ناامیدی رو شکست داد
شبو با یاد تو صبح کرد با تو شد دوباره آباد
می شه با سادگی تو همه ی دنیا رو دوست داشت
پر شد از شعر محبت عاشقانه بودنو خواست
کی به تو گفته که می شه بی تو باز هم زندگی کرد
زندگی بی تو ای عشق مرگه اما مرگی پر درد