اطلاعات تماس

زنید جار بر سر بازار
درون خانه های شهر
دهید چون مژده پیغامم که این دنیا عبث بوده
بگویید در پس هر شب
دوباره تیره شب هایی ست
رها از سرنوشت گشتن همیشه دیره و زوده

بگویید آری ما هرگز
رها از یاس نمی گردیم
چه امیدی به نومیدی به بیرحمی این دوران
چو توپی در دل میدان
به هر سو می زنند ما را
رها گشتن دروغی بود که باور کردیم ای یاران

بگویید فصل کشتار است
زر و زور در پس تزویر
چپاول می کنند ما را به نام خالق یکتا
نباشد هیچ ره رفتن
همه راه ها شده بسته
شدیم محکوم به این ماندن در این دوران وحشت زا !!

به اشتراک بگذارید:

editor

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *