اطلاعات تماس
شعرهای اکبر دوریش

آه چه خوابی دیدم
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-08
آه چه خوابی دیدم از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) آه چه خوابی دیدم خواب زیباائی بود ناب

نمی بینی ؟
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-06
نمی بینی ؟ از چه تو می پرسی که چرا غم دارم نمی بینی شوق را در دلم کم دارم بی پناه بی

قصه ی هستی من
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-06
قصه ی هستی من دفتر هستی خود باز کردم سرزمینی خشک و ویران دیدم نه ز آفتاب و گیاه حرفی بود نه که

غزل خراباتی
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-06
غزل خراباتی سگ زنجیری این زندگی لعنتی ام داِغ نفرین فلک خورده به پیشانی من تو غبار گمشده ی جاده ی دلواپسی ام

لعنت خدا بر
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-06
لعنت خدا بر می توان خود را ، به خر بودن تظاهر کرد یا چو سگ ، موس موس کنان ، توی خیابان

اینک از پای فتاده
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-06
اینک از پای فتاده شزر بیشه های سرسبز غرور شیر پر آوازه ی جنگل و رود شیر غران در بر روباه و گرگ

از تو
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-06
از تو داغی عشق تو رو رو تنم حس می کنم همچو خورشید شده ام پر غرور تکیه بر آن شانه هایت می

دلیل عصیان
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-04
دلیل عصیان از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) پرسیدند شیطان را دلیل عصیانش را شنیدند :

در شهر
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-03
در شهر در شهر کدام غریب است چون من بر صلیب است از عشق و شور و شادی همیشه بی نصیب است در شهر

در اینک
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-05-03
در اینک خسته بودم خسته در هراس و سوختن تشنه در دشتی خشک در افول و مردن منانده حتی بی خویش بی کس