لال شده ام
لال شده ام
می فهمی ؟
حرف هایم را ،
به گورستان دلم می گویم !
اکبر درویش . اسفند ماه سال 1395

بیاد مردی افتادم که سال های خیلی دور در رامسر دیدم . سوار مینی بوس بودم که مردی سی و پنج ساله با کت و شلوار و ریش انبوهی که داشت وارد مینی بوس شد یکه ای مقوا با سنجاق قفلی به کتش زده بود که روی آن نوشته بود : من زبان دارم ولی دلم نمیخواهد حرف بزنم لطفا با من حرف نزنید
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییترو یوتیوب و بلاگرو لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس