اطلاعات تماس

ناز دستای تو رو برگ گل یاس نداره
بوی خوب تنتو درخت گیلاس نداره
رنگ چشمای تو رو یاقوت و الماس نداره
طعم لب های تو رو شراب ریواس نداره

اگه آسمون آبی یه دونه خورشید داره
اگه صد تا رنگ می شه وقتی که ابرا می باره
اگه چشمه های پر آب خودشون دریا می شن
اما شب های چشام با نور تو فردا می شن

برق پاک چشماتو عقیق خوشرنگ نداره
صبری که همراه توست کوه پر از سنگ نداره
داغی تن تو رو خورشید تن سوز نداره
با تو بودن می دونم امروز و فردا نداره

اگه عمق دریاها پر صدف و مرواریده
اگه پایان شبام همیشه صبح سپیده
اگه دستای فقیرم از عقیق گرونتره
مالکش تویی تویی چون با تو قلبم می زنه

اکبر درویش . سال 1361

به اشتراک بگذارید:

editor

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *