اطلاعات تماس

کاش زهر مارش می شد

 

سیب را ،

آن آدم ،

که نمی دانم که بود ،

خورد

تاوانش را ،

قرن هاست ما پس می دهیم

 

کاش زهر مارش می شد !

 

اکبر درویش . بهمن ماه سال 1395

کاش زهر مارش می شد
کاش زهر مارش می شد

 

داستانی ست داستان خلقت … هر جور به آن نگاه می کنیم نمی توانیم آن را درک کنیم ! چرا انسان ها باید تاوان کسی را بدهند که هیچ رابطه ی عاطفی با او احساس نمی کنند !؟ فقط این را می دانم که کاش آن سیب زهر مار می شد و آدم می خورد و جان از تن و روحش می رفت و همان لحظه می مرد

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییترو یوتیوب و بلاگرو لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

به اشتراک بگذارید:

editor

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *