همیشه میان دو هیچ
. بیست و نهمین :
مردمان جهان ،
در خلوت های شان
چهره ی حقیقی خود را می نگرند
و کور می شوند !
سی امین :
مردمی یک دل و یک صدا
می توانند کوه ها را به حرکت وا دارند
می توانند دنیا را دگرگونه کنند
می توانند در برابر هجوم استبداد به ایستند
می توانند …
اما دریغا ،
نمی توانیم یک دل و یک صدا باشیم !
سی و یکمین :
دشمن ما ،
به راستی که خود ماست
دشمن ما ،
تفرقه ای ست که میان ما ریشه دوانده است !
سی و دومین :
زنجیر جبر بر گردن ما می اندازند
آن گاه ،
از انتخاب سخن می گویند
برای تو انتخاب می کنند
آن گاه ،
انتخاب تو را هورا می کشند !
سی و سومین :
بیداد فقر را ،
مگر می توان دید
اما به آرامش اندیشید
طغیان فساد را ،
مگر می توان دید اما سر در آخور خود داشت
طوفان خفقان را ،
مگر می توان دید اما ،
بی هیچ دغدغهای زندگی کرد ؟
چنگال جور را ،
نگاه کن که چگونه بر حلقوم ها فشرده می شود
فریاد ظلم را ،
نگاه کن که چگونه یکسره شلیک می کند
و آزادی ،
قربانی می شود
و عدالت ،
در تابوت گذاشته شده ،
تا در زیر خرمن ها خاک مدفون شود !
سی و چهارمین :
در جهان هیچ در هیچ
هزاران گره بر پای خود بپیچ
تا برای سکوت کردن
تا برای تسلیم شدن
و سازش کردن ،
بهانه ای نیک داشته باشی
تو را به ستیز دعوت نخواهند کرد
چون عذر شرعی داری !
سی و پنجمین :
از هیچ آغاز کردیم
و همیشه ی ما میان هیچ گذشت
تا دوباره با هیچ به پایان رسیدیم
تا همیشه میان دو هیچ سرگردان باشیم !
اکبر درویش

همیشه میان دو هیچ مجموعه ای از شعرهای کوتاه می باشد و این قسمت پنجمین قسمت از شعرهای همیشه میان دو هیچ است
همیشه میان دو هیچ را می توانید در صفحات دیگر دنبال کنید
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس