اطلاعات تماس

که اهل شنیدن باشد

 

خواب هایم ,
تا کجا تاخته اند ؟
مرزها ,
به بن بست رسیده اند
و دیوارهای صوتی
در سر من شکسته اند

 

ریشه های مان ,
یکی یکی
خشک می شوند
و معلق در میان زمین و آسمان ,
به تار مویی آویزان مانده ایم

 

چگونه داد بکشیم
که هر چه اندیشیدیم
مسخ شد
و بر باد رفت
و در جا زدیم
تا افول افکارمان
فوران زد

من نمی فهمم
من نمی توانم درک کنم
این بازی را
چگونه هر روز پهلوانی می سازیم
و آن چنان در کنارش پای می کوبیم
تا بت شود
آن گاه بت پرستی را بدعت می گذاریم
و هورا کشان
در کنار هم ,
دست در دست هم
می رقصیم !؟

 

ساعت شماته دار
انگار
کهنه و قدیمی شده است
از کار افتاده است
دیگر زنگ نمی زند
و می رویم تا خواب زمستانی را ,
در دیگر فصول سال تجربه می کنیم

 

خواب هایم ,
آه ,
چه اندوهناک قرص های خواب آور را
پشت هم می بلعند
گنگ
نامعلوم
و تعبیرهایش
که نه می توانم بگویم
و نه گوشی مانده است
که اهل شنیدن باشد !

 

اکبر درویش . 18 اردی بهشت سال 1396

که اهل شنیدن باشد
که اهل شنیدن باشد

 

کاش گوش ها از پنبه ها خالی شود کاش گوش های مان را باز کنیم تا بشنویم . خدایا آیا اهل دلی هست که فقط گوش کند !؟

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

به اشتراک بگذارید:

editor

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *