رسیدای دریغازمان رفتن … می روماز تو از خوداز روزهای با تو بودنبی آن که ,به پشت سر نگاه کنممی رومزندگی ادامه داردو من ,مرد جاده های همه خطر … می روماکنون ,با از تو گذشتن ,رفتن را ,معنایی تازه می خواهم !! اکبر درویش شهریور سال 1392