جماعت را ندا در دهید :
– برخیزید
و به خانه های خود بروید
چفت درها را محکم بیندازید
پنجره ها را ببندید
پرده ها را بکشید
روز که کوفت زهرمارتان شد
شب خوشی داشته باشید
همسرتان را سخت در آغوش بکشید
و به رویاهایتان بیندیشید
و هیچ باور نکنید
که در قفس گشوده گشته است
پرنده پریده است
و از آن دور دورها می خواند :
_ دیگر هرگز فریب نخواهم خورد
و به قفس باز نخواهم گشت .
( یک مراسم تصلیب دیگر باید )
– برخیزید
و به خانه های خود بروید
چفت درها را محکم بیندازید
پنجره ها را ببندید
پرده ها را بکشید
روز که کوفت زهرمارتان شد
شب خوشی داشته باشید
همسرتان را سخت در آغوش بکشید
و به رویاهایتان بیندیشید
و هیچ باور نکنید
که در قفس گشوده گشته است
پرنده پریده است
و از آن دور دورها می خواند :
_ دیگر هرگز فریب نخواهم خورد
و به قفس باز نخواهم گشت .
و باور کنید باید عمر را در قفس بگذرانید !
( قسمت حذف شده ی شعر (بیعت جهل )
( یک مراسم تصلیب دیگر باید )