اطلاعات تماس

نگاهت چراغ بود
من چراغ نگاه تو را برداشتم
تا راه تاریک خویش را ,
روشن سازم

دستانت راهگشا بود
من دستان راهگشای تو را
در دست های دلمرده ی خود گرفتم
تا راه را از چاه باز شناسم

لبانت مهر عشق بود
من بر لبان مطهر تو ,
سجده ی عشق را تجربت کردم
و ایمان آوردم

و تو خوب بودی
که من بد ,
در آغوش تو خوب شدم

اکنون مانند زلال ترین آب های جاری هستم …

به اشتراک بگذارید:

editor

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *