اطلاعات تماس

از نقطه تا به خط 
شعری از سال های خیلی دور ..
از 20 سالگی (سال 1354) …
آن زمانی که برای بیان احساسات خود دنبال واژه می گشتم !!

مثه نقطه ای پریشون توی بعد این ترانه
راهم از خط خیلی دوره موندنم شده فسانه
تو بگو با من چه هستی ای تولد تن من
از هزار تا نقطه هستی اما همچو پیرهن من
من همونم که تو می گی راه هر خط با کویرم
مثه من نقطه زیاده توی دست خط اسیرم
از خطی بر خط دیگه جون می گیرم تا بمونم
اگه خط یه روز نباشه من باید تنها بمونم
ای حقیقت تن من بی تو من خوانده نمی شم
اما وقتی که تو باشی دیگه درمانده نمی شم
ای تن هزار تا نقطه بی تو من خسته و دلگیر
می شکنم تو مسلخ خویش می شوم یه نقطه ی پیر
من متمم تو هستم تو مکمل من هستی
به شب تاریک عمرم تو همیشه روشن هستی
ای تن هزارتا نقطه من ز تو توان می گیرم
اما وقتی که نباشی توی بی کسی می میرم

اگه خط تو نخواد با من بمونه
واسه من شعر یکی شدن بخونه
من می مونم تک و تنها توی غربت
من می میرم توی تاریکی و ظلمت

به اشتراک بگذارید:

editor

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *