چه کسی ,
سکوت را می فهمد ؟…
من او را ,
گم کرده ام
سال هاست ..
سالیان ها…
پیش از خلقت انسان
از ازل
پیش از ازل
آنگاه که هنوز بود , نبود …
چه کسی ,
سکوت را می فهمد ؟…
دل من در خواب زمستانی ,
به نجوای گل ها ,
می اندیشد
و به صدای خش خش برگی ,
که سکوت را شناخت
که سکوت را شکست
خوب من ,
اگر تو یافت می شدی ,
مرا فریاد می زدی …!!
اکبر درویش . در اواخر پاییز سال 1391