اطلاعات تماس

akbar darvish
editor
- مجموع پست (4587)
- نظرات (178)
نوشته شده توسط:
روشن شدگی را ستایش می کنم
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-04
ننویسندگی :روشن شدگی را ستایش می کنم .. همرنج “بودا” بودن و چون او به روشن شدگی رسیدن .. به آزادی… به بی آرزوئی ..در
آیا روزی فرا خواهد رسید ؟
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-04
در دنیایی حصار در حصار ,.اکنون مرا به بند کشیده اند …در زندان خود اسیردر زندان تو اسیردر زندان زندگی اسیر …آیا روزی فرا خواهد
درد را , …
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-04
درد را بکشننویس …!!و کشیده شدمتا نا کجا آبادیکه نشانی از هیچ آبادی نداشتبرهوت…برهوت… آیا جز سراببرای یک مسافر تشنهچیز دیگری بوده اید !؟ اکنون
خوابت خوش
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-04
شهسوار اقبال من ,افسوسآن زمان که باید می آمدی ,خواب ماندی !این گونه بودکه طلسم ناتوانیبر دست و پای من تنیده شد و چقدر انتظارت
می خواستم بگویم
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-04
“بر خاستم تا سخنی بگویممیخواستم بگویم :_ ما همه قربانیان لحظه ای هستیمکه تاریخاز تبرئه ی آن عاجز استاما گفتند :_ لطفا بنشینیدشما برای گفتن
آهای رفیق : عیسیای ناصری
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-04
“آهای رفیق عیسای ناصری ، آیا دست هایی که در حق تو خیانت کردند ,وقتی شسته شدند ,پاک شدند؟هرروز هزاران هزار دست خود را هزاران هزار بار
کشف خود
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-04
خودم را کشف می کنماین جزیره ی ناشناخته راهویت خواهم بخشیداکنون که بی نامی و بی نانی راحکمت زندگی خود ساخته ام !!
فقط بگذار بمانم
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-03
“دست هایم را نگیربه یاری من نیاحتی مرا نبیندر گوشه ای از حافظه ات می نشینمآرامآرام …فقط بگذار بمانم …” اکبر درویش . پاییز سال
از تو می ترسم
- نویسنده: akbar darvish
- . 1392-01-03
از تو , …می ترسماز تو که دوست داشتنت ,زیباترین عاشقانه ی من استاز تو , …می ترسماز تو که خواستنت ,عاشقانه ترین ترانه ی