اطلاعات تماس

akbar darvish
editor
- مجموع پست (4587)
- نظرات (178)
نوشته شده توسط:
ای آزادی
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-29
نباید تو را خواستنباید به تو دل بستوقتی که تو ,انگار ,سهم من نیستی !!اما من ,آن چنان تو را دوست می دارمکه برای داشتن
و فردا باز تکرار
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-29
شب را ,با خواب های ناخوش همه مالیخولیاییدر بستر عرق کردن های ماندست و پا زدن های مانبخود پیچیدن های مانبا دریغ هاآرزوهای مانافسوس های
سکوت این روزها
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-29
من سکوت را خوب می فهمم سکوت این روزها راسکوت این سال ها راسکوت این آدم ها را …اما ,آن چنان ,گوش خوابانده ام به این
شاید
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-29
آیا خدا آدم را خلق کردیا آدم ,خدا را …!؟من نمی دانماما ,می دانم که ” آدم ” هستزندگی هست …این بودن ,تا شدن ,سنگین
نطفه های مجبور زمستانی :
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-29
نطفه های مجبور زمستانی : 1تا دوباره مردن ,زندگی کنیم اکنون زندگی را بخوانیمعشق رابودن را … 2نبودمنیستمآن که بود ,سایه ای بودکه انگار زندگی
عشق را در تمام جهان جارخواهیم زد
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-29
عشق را در تمام جهان جارخواهیم زدما مردمی که با آگاهی به جنگ جهل رفته ایم..اما پیش از آنباید به آزادی سلام بگوییماما پیش از آنباید عدالت را
شعر را …
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-29
” شعر ” را ,بایداز ” شعار “جدا کردو به ” شعور “پیوند زد …اکبر درویش . 17 بهمن سال 1391
من , دلم می خواهد
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-29
من ,دلم می خواهد آن چنان که باید , زندگی را کشف کنم_ زندگی کردن را _من ,دلم می خواهدروزگاری ,فارغ از این باور ,که دگر راه
دردانه
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
بی شرمی !؟اما من نهایت بی شرمی را ,در قلب یارانی دیدم ,که می گفتند :_ یار هستند اما در نهایت ,شناختم شانکه حلقه ی دار