اطلاعات تماس

akbar darvish
editor
- مجموع پست (4587)
- نظرات (178)
نوشته شده توسط:
امشب از اون شباست که من
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
امشب از اون شباست که مندلم می خواد مست بکنمداد بزنمفحش بدمشکایت از هست بکنموای که چقدر این دل مناین دل دیوونه ی منخسته و
خونه ی من
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
از دلتنگی های سال 1369 . خونه ی من :من دلم خیلی گرفته از دو روز تلخ دنیارسیده جون به لب من از غریب موندن
برقص…
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
همپای من ,دست به دست من بدهتا دور این آتش برافروخته ,به رقص و پایکوبی برخیزیماین آتش ,که از خشم هیمه ها ,زبانه کشیده است
اسطوره …
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
اسطوره ای ,شدیدر ما …در تاریخ …و هنوز می تواناز تو توان گرفتو هر روز می توانبر تو بالید . اسطوره ای ,شدیماندگار…جاویدان …و نامت
شور و حالی با حلاج
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
” اناالحق ” ,می پیچید در تمام کوچه هااز گلوی من ,که یک روز من را ,همراه تو ,بردار کشیدندو از هر سوی ,سنگ ها
باران باش
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
باران باشبر من ببارخیسم کنترم کنباورم کنمن زمینمهمیشه ی همیشه ,از خشک بودن ,واهمه داشته امبا هر قطره ایدلم می خواهددهان باز کنمو جوانه ای
من و تو …
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
بی تو ,من ,” آدم ” بودماما ,کم بودمتنها بودمبی همپا بودم بی من ,تو ,” حوا ” بودیاما ,کم بودیتنها بودیبی همپا بودی دست من
” پوئم سمفونیک شماره شش ” “فصل های اسارت “: ” فصل چهارم ” :
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
پیش در آمد :ای پرنده ی محبوس !به بینتمام چهار فصل سال ,زمستان استدیگر نه بهار ,نه تابستان ,و نه حتی پاییز ,زمستان استزمستان است
عصیان
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
چگونه معنی گرفت زندگیو چگونه آغاز شد روزگار !؟نفس من مرا مغلوب خویش ساختتسلیم شدمو چون بره ای رام ,با او به هر ناکجاآباد به
مرا رها کن !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-28
در من ,عصیان به پا کرده ایو قلبم را هی می کنیتا برآشوبمتا دوباره به شعف آیمو قلبم به لرزه درآیداما ,من که اکنون سال