اطلاعات تماس

نوشته شده توسط:

شعر

سرود زایش دوباره

سرود زایش دوبارهاز غزل غزل های مندر میان قوم مایوس الافسوسدوباره زاده شدنکه نه از مادراز خوددر میان زندگی کردن …1 با یاس ها پنجه

شعر

دردانه …

دردانه …همچنان که کویر ,تمام قطرات باران را ,در خود جای می دهد ,و هیچ گاه اشباع نمی شود ,دل من ,تمام غم های دنیا

ترانه

انکار …

انکار …!!انکار که منو داری این حافظه ی خالیاین دغدغه ی بی بر این خالی پوشالیدر من میوه ای که نیست تا تو به شمار

شعر

هان !؟

هان ,ای ستاره های نشسته در پرده ی شب ,کنون که به تمام جهان می نگرید ,آیا در این زمین بزرگ ,چون من ,غریب ناشناخته

شعر

وای برما !!

ملتی ,که تا رائد داشت ,تا نهایت قعر دنائت سقوط کرده بوداینک که بی رائد مانده است آیا به خود خواهد آمدو خود را خواهد یافتتا

شعر

غمگنانه تر…

دشواری ی این درد را ,کدام شاعر ,می تواند بی هق هق بیان کند ؟دوستت می دارماین تمام دار و ندار من استکه می توانمتقدیم تو

شعر

نبودن تو …

نبودن تو ,مرگ …نموندن تو ,مرگ …ندیدن تو ,مرگ … نخوندن تو ,مرگ … اکنون ,در این آشفته بازار ,چه غریبانه ,هراس مرگ را تجربه

شعر

دریغ

ای یگانه ی من ,مهربان همیشه ی من باش …دریغا ,نه مهربان خواهی بودو نه , …برای همیشهدر کنار من ,خواهی ماند .. اکنون سراب

شعر

ای باور زیبا

زیبایی ی یک باور را ,تنهاباید باوری زیبا بفهمد…ای باور زیبا ,مرا ,بفهممرا ,درک کنگنگ نیستمساده اماگر چه پر از رمز و راز هستماما ,به صمیمیت

شعر

آخرین موعظه ی عیسی قبل از مرگ

آخرین موعظه ی عیسی قبل از مرگ این آخرین ؟ موعظه ی !؟ عیسی !؟ قبل از مرگ …!!؟ تنها یک طنز تلخ است و همین