اطلاعات تماس

akbar darvish
editor
- مجموع پست (4587)
- نظرات (177)
نوشته شده توسط:
اکنون تو نیستی
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
سرکش…طاغی …اما ,زیباخواستنیدوست داشتنی …هیچ کسی نمی توانست تو را رام کنداما من ,چه عبثچه بی هوده ,فکر می کردم که تو را رام کرده
امشب که باز می ترسم
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
این خسته ی زخمی ی تنها را ,امشب ,امنیت کدام آغوشی ,پناه خواهد شد !؟یوخلای بی صلیبی هستم که انفجارهای زمین ,در قلبم ,شکل می گیرد…
پر…
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
من ,پرماز حرف هایناگفتهپرمازناگفته هایناشنفته …..!!! اکبر درویش . مهر ماه سال 1391
افسوس !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
واژه ها ,افسوسکه در بیان من عاجز شده ایدواژه ها ,دریغکه در بیان کردن من به گل نشسته اید واژه ها ,ای بیهوده هاکه ,مرا
ماه , …
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
ماه ,کاش ,لقمه ای نان بودیبرای کودکان گرسنه آن گونه ,بیشتر دوستت می داشتمتا این که ,باشیچهلچراغ آسمان …!! اکبر درویش . آذرماه سال 1391
غمگنانه …
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
زلزله ای بودیآمدیخانه ام را خراب کردیزندگی ام را ,زیر و زبرو ,…نماندی !! اکنون ,من مانده امکه این بنای ویران را ,چگونه بسازم !!؟
آه ای شانزده سالگی
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
آه ای شانزده سالگی ,ای فصل گمشده ی من ,که هر چه بر سر من آمد ,از همان زمان آغاز شد که در تو مرا
ای آزادی !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
نانم را می دهمآبم را می دهمجانم را می دهماما ,ایمانم را ,هرگز …..ای آزادی ,معتکف خانه ی توامستایش کننده ی تودوستدارتوو همراه تو می
روز دیدار نگاهت
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
روز دیدار نگاهت روی ابر رقصیدمتا سحر نعره زنان هو کشان چرخیدمبال پرواز گرفتم نغمه ها سر دادمروز دیدار نگاهت شد شب میلادم مطربا نی
ای برادر مرگ…
- نویسنده: akbar darvish
- . 1391-12-26
ترس ,برادر مرگ است …اکنون ,می ترسم ,تو را ,صدا کنم ..!! …..…..اکنون می ترسم …تو … را … صدا …کنم … هان مرگ ,برادر