من بد بد بودم با تو من خوب گشتماز حریر مهرت مست و محبوب گشتمتو شدی بتخانه من شدم خدامتتو شدی جام می من شدم
کاکلی روتو به من کن هستی مو زیروزبر کنبا نگاهی عاشقانه خستگی هامو تو در کنکاکلی عشقو خبر کن با دل خسته تو سر کندر
شعری با یاد فرهاد عزیز و کودکانه اش :_______________________________پشت میز مدرسه خوابیدنروزه های الکی را خوردنسنگ زدن به شیشه ی همسایهواسه دخترا دروغی مردنکودکی دوران
ای عشق بی نشان هستی خالی ز زبان هستیدر عمق دلم جاری افسوس که نهان هستیدیده به تو من دوختم ای عشق ز تو من
سجده گاه اطهر من من کنون پر از نیازمای اصالت تو قبله به تو من رو به نمازمای رسول عشق ورزی ای تو مظهر نجابتای
روز دیدار من و توست روز آغاز ترانهوقت معجزه شنیدن از تو شعر عاشقانهدستاتو بذار تو دستام من می خوام تو رو بدونمتوی آغوش تو
تو چشات آفتاب و مهتاب آواز آشتی می خوننمثل دو یار قدیمی در کنار هم می موننواژه ی چشم تو رو هیچ شاعری که نسرودهبه
عمو زنجیر باف ______________شعری از سال های خیلی دور با یاد فرهاد و با الهام از شعر زنده یاد احمد شاملو که همیشه نوید بامداد بود
بی تو من خم بودم بی تو درهم بودمبی تو من دل خسته بی تو من کم بودمتا که عشق آغاز شد در دلم آواز
ای که دیر به من رسیدی وقتی که داشتم می مردمجام شوکران تو دستم قطره قطره من می خوردماگه با من خیلی بودی برای من