اطلاعات تماس
قند چشمات
شعر ترانه

قند چشمات

  قند چشمات   خبر داری دلوم در بند چشماته همیشه تشنه ی لبخند چشماته فشارم افته پائین ای خدایا دوای مو فقط اون قند

برقص
ترانه

برقص

  برقص   برقص برقص با من برقص تا روزگار نو تا صبح روشنی تا آغاز بهار گل روئیدن باغ عاشق شدنه یاران بی قرار

دوباره
ترانه

دوباره

  دوباره   حالی به حالی شدنم هر لحظه خالی شدنم از عشق تو پر شدنم نقش یه قالی شدنم باریدنم تو باغچه ها‌ صدای

خوابیدن من با تو
ترانه

خوابیدن من با تو

  خوابیدن من با تو   خوابیدن من با تو خوابیدن نور تا دور همبستری با یک گل هم خوابی عشق و شور باید که

من به تو نزدیکم
ترانه

من به تو نزدیکم

  من به تو نزدیکم   من به تو نزدیکم به خودم اما دور لطف دیدن از توست ورنه من کورم کور فاصله ها زخم

بگو دوستت دارم
ترانه

بگو دوستت دارم

  بگو دوستت دارم   چلچراغی بودی در شب تاریکم با تو تا دوست داشتن من چقدر نزدیکم من همه عشق هستم وسعت این دنیا

ترانه

این همون لحظه است

  این همون لحظه است   ای همرزم همپا ای همراه ای مانند من بی قرار ای زخم خورده از روزگار آماده ی رزم و

معجزه
ترانه

معجزه

  معجزه   دست کدوم معجزه بود جدایی رو شکست و برد عشقو به قلب تو نشوند تو رو به دست من سپرد دوباره شد

با رفیقان نارفیق
ترانه

با رفیقان نارفیق

  با رفیقان نارفیق   دل من مردی و مردونگی را توی خواب هم دیگه باور نداره واسه اینه که حالا تو زندگی داره به

سرود عشق
ترانه

سرود عشق

  سرود عشق   پا به پای شما ای افتاده گان ای وامانده گان دست به دست شما ای لب تشنگان ای دل خستگان می