اطلاعات تماس
- 13 مرداد, 1404
عجب روزگاری
عجب روزگاری چقدر این روزا دل ها قصه دارن هزاران قصه ی پر غصه دارن غم و ماتم نشسته تو دلامون فراموش کرده ایم
بخواب جونم لالا لالا
بخواب جونم لالا لالا لالا لالا گل زیبا بخواب جونم لالا لالا کنون که خفته ای در خاک گذاشتی بر دلم غم ها دلم
تو این روزا
تو این روزا درون من دردی ست که چهره ام ابری ست تموم حس من تو چنگ بی صبری ست به بین به
وقتی باغچه مال ماست
وقتی باغچه مال ماست در خاک پرپر شد یک گل جایش روئید صدها گل باغچه ها پر گل شدند این جا آن جا
باید یکی شویم
باید یکی شویم ما هم ترانه ایم بغض دوباره ایم همراه هم کنون در فکر چاره ایم آتش درون ما باز شعله ور شده
کدام بن بست !!
کدام بن بست ! کدام بن بست خودم را کرده ام گم تمام داشته هامو دادم از دست خیابان ها همه پر شد ز بن
به فکر من نباش !
به فکر من نباش ! سوگلی من تو چرا اخماتو تو هم کرده ای گره خورده پیشونی ات این همه ماتم زده ای برای من
جهان سنگ !!
جهان سنگ !! جهان من ، جهان جنگ جهان فتنه و نیرنگ جهان من ، پر از کینه پر از نفرت توی سینه پر
