اطلاعات تماس
شعر

این بز نیز گر است !

. این بز نیز گر است   گفت : این نیز ، بگذرد ! گفتم : چه بسیار گذشت و چه دشوار ، این روزهای

هیهات
شعر

هیهات !!

هیهات !! هیهات روزگار بی رحم همه ی باورها ، به ناباوری رسیده و همه ی فرجام ها ، نافرجامی را تجربه می کنند و

اصلاحات مرده است !
شعر

اصلاحات مرده است !

اصلاحات مرده است ! . اصلاحات مرد یعنی ، مرده بود خیلی وقت بود که مرده بود اما ، باور کردنش ، شاید برای بعضی

مسئله این است !
شعر

مسئله این است !

مسئله این است ! دادن یا ندادن ؟ مسئله این است ! – منفی فکر نکنید زشت است چرا همه چیز را ، با معیارهای

من دیوانه نیستم
شعر

من دیوانه نیستم !

من دیوانه نیستم ! گفت : بیازما گفتم : آزمودم اما ، ره به جایی نبردم گفت : دوباره بیازما گفتم : بارها و بارها

کیو کیو بنگ بنگ
شعر

کیو کیو بنگ بنگ

کیو کیو بنگ بنگ هنوز دلم برای زدن زنگ خانه ها و فرار کردن ، تنگ می شود ! کیو کیو بنگ بنگ هنوز صدای

زبان خروس ها را بریده اند
شعر

زبان خروس ها را بریده اند

زبان خروس ها را بریده اند شب … شب … همه جا تاریکی همه جا سیاهی از روز نشانی نیست ! آیا ، این شب

دسته اش از ماست
شعر

دسته اش از ماست !

دسته اش از ماست درختان ، درختان سرسبز جنگل ، درختان بزرگ و پر شاخ و برگ درختان شاداب و سرخوش ، ناگهان ، به

چه قصه ی دردناکی !!
شعر

چه قصه ی دردناکی !!

چه قصه ی دردناکی !! . هزاران هزار نفر سر به زیر انداخته در زندان سکوت ، خود را پنهان ساخته هیچ نمی گفتند هیچ

ابرهای دلتنگی
شعر کوتاه گویی

ابرهای دلتنگی

ابرهای دلتنگی ابرهای دلتنگی ، چه بی رحمانه بر فراز شهر خانه کرده اند   اکبر درویش . خرداد 1400 آری ! ابرهای دلتنگی بر