اطلاعات تماس
دسته: شعر

انگار توهم زده ام !
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-11-04
انگار توهم زده ام دردی را ، من بر دوش خود حمل می کنم که کوه هم عاجز است از برداشتن این درد

زندگی می کنیم ؟
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-11-04
زندگی می کنیم زندگی می کنیم ؟ آری ! و حاصل این زندگی : کار کردن خوردن و خوابیدن همخوابگی و پس انداختن

انتحاری
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-10-24
انتحاری هیچ نترس هیچ واهمه نداشته باش دست خدا همراه توست تا بهشت ، فاصله ی اندکی داری این کمربند انتحاری را ،

کاش خدا !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-10-21
کاش خدا از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) کاش خدا پدر داشت و پدرش معتاد بود و در

حتی یک نفر !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-10-21
حتی یک نفر از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) هزاران نفر ، برای صدهاهزار نفر ، در

در تار عنکبوت
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-10-21
در تار عنکبوت چه زخم های کهنه ای ، سال ها ، بر تن ما مانده است زخم هایی که انگار ، در

کاش خدا !!
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-10-21
کاش خدا !! از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) کاش خدا ، مانند پسر بچه ای ، یه

غمگنانه
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-10-21
غمگنانه چه اندوهگین ، سر را میان دو دست گرفته در درون خود ، به جنگ برخاسته ایم ما ، چگونه می توانیم

تفسیر عدالت
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-10-21
تفسیر عدالت هر چه خواستند ، گفتند و گفتند و گفتند اما ، تا خواستیم ما بگوئیم دهان بند های آهنی ، بر

خونبها
- نویسنده: akbar darvish
- . 1402-08-21
خونبها یادم باشد عاشقی ، بهائی دارد و من ، این بها را با خون می پردازم در راه تو ای عشق