آه ,ای آزادی !واژه ی مکرردر شعرهایمسرودهایمترانه هایماز تو روشن می شومبا تو احیا می شوممرا بخوانای قبله ی منتو را می خوانمرهایی ام بخش
(1)شعر ,مرا خالی می کندآن ” من ” پر درد راسبک می کندزلال می سازدبه من قدرت پرواز می دهدشعر ,مرا می خواندمرا نشان می
29 بهمن روز پرپر شدن خسرو گلسرخیگل سرخ منو دزدیداونو از شاخه ی من چیددست بی رحم زمونهراوی مرگ جوونهحالا من چکار کنم باشاخه ای که
سیب را ,من نخوردمسیب را ,پدران من هم ,نخوردند حتیسیب را ,اجداد من هم ,نخوردند حتی …سیب را ,حوا خوردسیب را ,آن آدم ,که دل
1زمستان بودزمستان استو انگار ,زمستان خواهد ماند . 2در این زمستان ,گوش کنبه سکوت منمی شنوی ؟تو را می خوانمبرای همپا شدن . 3بهار نیستتابستان