اطلاعات تماس
بگذر
شعر

بگذر

  بگذر   بی تو بودن ، مرگ است نبودن هیچ بودن حتی هیچ‌ نبودن … با تو بودن ، اما ، مسلخی ست که

من همیشه باخته ام
شعر

من همیشه باخته ام

  من همیشه باخته ام   من همیشه باخته ام زیرا ، خانه ی خود را ، بر روی امواج دریا ساخته ام   من

شعر سیاه
شعر

شعر سیاه

  شعر سیاه   آری راست می گوئید حق با شماست شما درست می گوئید شعر من ، شعر سیاه است هیچ امیدی در آن

هر چند کفر است
شعر

هر چند کفر است

  هر چند کفر است   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) هر چند ، مکتوب است که خدای خود

کسی که هیچگاه نبود
شعر کوتاه گویی

کسی که هیچگاه نبود

  کسی که هیچگاه نبود     اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب

خود شکستیم
شعر کوتاه گویی

خود شکستیم

  خود شکستیم   با دست خود ، بت ساختیم اما ، خود شکستیم ! اکبر درویش . مرداد ماه سال ۱۴۰۲   اگر تمایل

این موجود دو پا
شعر

این موجود دو پا

این موجود دو پا   از دست نوشته های : ( در سایه ی ارتداد ) خدا گفت : تو نمی دانی شیطان گفت :

خیابان هم
شعر

خیابان هم

  خیابان هم خیابان هم ، می تواند محل رقصیدن باشد جایی برای شادی برای دیدار دوستان برای گفتن برای شنیدن برای همصدا شدن اکنون

کسی که هیچکس نبود
شعر کوتاه گویی

کسی که هیچکس نبود

  کسی که هیچکس نبود     اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب

ما تنها هستیم
شعر کوتاه گویی

ما تنها هستیم

  ما تنها هستیم   خدا ، تنها نیست ما تنها هستیم ! و یا شاید ، خدائی که می گویند تنهاست ما هستیم !