اطلاعات تماس
- 17 مرداد, 1404
خود آزادی !!
خود آزادی چه کسی می گوید آزادی نیست !؟ این دقیقا خود آزادی ست که تو می توانی در توالت یک پارک با خیال
لطفا به من رای بدهید !
لطفا به من رای بدهید به من رای بدهید با یک فوت چرخ اقتصاد را به راه می اندازم کارخانه هایی می کارم که
شک کرده ام
شک کرده ام شک کرده ام به تو به خود به عشق ای یقین های ناباور باور کنید مرا !! اکبر درویش .
سکوت می کنم سکوت
سکوت می کنم سکوت سکوت می کنم سکوت به احترام تمام گفته های قربانی شده ! سکوت می کنم سکوت !! اکبر
زلزله بودی !
زلزله بودی زلزله بودی آمدی رویای زیبای مرا خراب کردی ! اکنون رفته ای من مانده ام با ویرانه هایی که آباد نخواهد
آبستن می شوم
آبستن می شوم آبستن می شوم هر روز از نگاه تو … مگر نمی بینی این شعرهای عاشقانه را که هر روز متولد
بانوی من
بانوی من بدون تو مگر مرد ، مرد می شود ؟ بانوی من از تو مبارک است تمام روزهای من ! اکبر درویش
پدرم و اما من !
پدرم و اما من پدرم ، همسر و فرزند ، به بساطی بفروخت من به عشق ، می بخشم این جهان هستی !!
قحطی زمین را …
قحطی زمین را قحطی زمین را ، کدام شکم های باد کرده جشن گرفته اند که تمام نمی شود !؟ اکبر درویش .
کوری خود را آذین ببندیم
کوری خود را آذین ببندیم چراغ ها را ، خاموش کنیم تا کوری خود را ، آذین ببندیم اکبر درویش . فروردین سال
