اطلاعات تماس
- 20 مرداد, 1404
عریان شو
عریان شو عریان شو در آغوش من عریان تر از باد در آغوش آسمان همه ما را یکی خواهند دید نه حتی من و
چاره ای دیگر بیندیشیم !
چاره ای دیگر بیندیشیم ! از دولت تدبیر و امید جز یاس و بی تدبیری نماند کلیدش در قفل ها شکست و قفل
انتظار چه درد خانمانسوزی ست !
انتظار چه درد خانمانسوزی ست ! باز هم شروع شد دقیقه ها را شمردن ساعت ها را طی کردن و روزها را پشت
چه رویایی بودی ؟
چه رویایی بودی ؟ ای فرا رفتن چه رویایی بودی که تا فرو رفتن مرا بدرقه کردی !؟ اکبر درویش . دی ماه
چاره ای دیگر بیندیشیم
چاره ای دیگر بیندیشیم اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب
ای عشق !!
ای عشق روح من ، زخمی ست جسم من خسته اما قلب من ، هنوز به تو می اندیشد ای مرهم تمام زخم های
آیا خدا را تجربه خواهم کرد ؟
آیا خدا را تجربه خواهم کرد ؟ و عیسی به حواریونش گفت : به بیابان خواهم زد تا دچهل روز روزه ی سکوت
غمگنانه
غمگنانه می خواهم اسب ابلقی شوم و شیهه ای چنان بلند سر دهم تا از خود تهی شوم اکبر درویش . دی ماه
بر من ببخشایید !
بر من ببخشایید اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر
افسوس !!
افسوس من باید چوپانی می شدم که گوسفندان را به چرا می برد و مراقب می شد تا گرگ به گله نزند افسوس که
